ویلیام سامرست موام، نویسنده معروف انگلیسی در ژانویه سال ۱۸۷۴ هنگامی که پدرش در سفارت انگلستان در فرانسه به خدمت اشتغال داشت، در پاریس زاده شد. مادرش را در هشت سالگی و پدرش را در ده سالگی(1884) از دست داد. ویلیام پس از مرگ پدر به نزد عمویش- هنری موام- که کشیش بود رفت. او مردی سختگیر، پرهیزگار و غرق در اندیشههای خود بود. او موعظهها، سختگیریها و خشونت پدر روحانی را به مدت سه سال تحمل کرد و پس از آن در سیزده سالگی در کالج سلطنتی کنتربری به تحصیل ادامه داد، سپس به دانشگاه هایدلبرگ رفت و از آنجا به لندن تا در رشته پزشکی به تحصیل پردازد. از آنجا که ویلیام دانشجوی پزشکی بود، باید برای دریافت گواهی تعداد معینی زایمان را انجام میداد. از اینرو، با محلههای کثیف و فقیرنشین لمبت - که پلیس هم غالباً جرات ورود به آنجا را نداشت - آشنا شد. او در این محلهها، ضایعات اجتماعی و جنگ زندگی علیه گرسنگی، محرومیت و مرگ را به چشم دید. موام در سال ۱۸۹۷ گواهینامه پزشکی خود را دریافت کرد و رمانی بهنام «لیزای لمبتی» نوشت که زاغهها و تراژدیهای بیمارستان و دانشکده را توصیف میکرد؛ این کتاب فروش خوبی داشت و سامرست موام تصمیم گرفت بهجای دنبال کردن پزشکی، نویسنده شود. وی تا سال ۱۹۱۴ ده رمان نوشت که هیچیک آنقدر فروش نرفت تا دستمزد نویسنده و هزینه چاپ را برگرداند. نمایشنامههای وی وضع بهتری داشتند؛ در سال ۱۹۰۷، نمایشنامه «خانم فردریک» به موفقیت عظیمی دست یافت و اینگونه بود که موام در دنیای تئاتر مطرح شد. وی همچون همینگوی با شغل راننده آمبولانس راهی جنگ جهانی اول شد و سپس مأمور مخفی ضداطلاعات گردید. ویلیام در سوئیس مبتلا به بیماری سل شد و به امید بازیافتن سلامتی، به آمریکا سفر کرد. در سال ۱۹۱۷، دولت بریتانیا موام را در مأموریتی مخفی و با بودجهای نامحدود، به سنپترزبورگ فرستاد. دستور این بود که روسیه را در حالت جنگ نگهدارد و با کمک نیروهای دولتی، بلشویکها را از رسیدن به قدرت باز دارد. اما او شکست خورد و بلشویکها پیروز شدند. پس از آن، موام مجدداً مبتلا به بیماری سل شد و بهمدت یک سال در آسایشگاهی واقع در اسکاتلند بهسر برد. ویلیام سامرست موام، سرانجام در شانزدهم دسامبر سال ۱۹۶۵ در نیس فرانسه - زمانی که ۹۱ ساله بود - جان سپرد.
منابع: کتاب نیوز، ویکی پدیا، سایت رهپو